بیانیه انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تربیت معلم به مناسبت آذر، ماه دانشجو

به مناسبت آذر، ماه دانشجو

بیانیه انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تربیت معلم به مناسبت آذر، ماه دانشجو

به مناسبت آذر ماه و نزدیک شدن به روز دانشجو، انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تربیت معلم اقدام به انتشار بیانیه ای کردند.
به گزارش دانشجو نیوز، در قسمتی از این بیانیه به دانشجویان دربند اشاره شده و در ادامه آماده است: "به استقبال آذرماه، داغ گران دولت کودتا می‌رویم تا دانشگاه مثل همیشه استخوانی بماند در گلوی استبداد."

متن کامل این بیانیه به شرح زیر است:
پایان مهر و آبان، نویدگر درخشش آذری دیگر است. آذری هر سال درخشان‌تر از پار، که شعله‌های هر روز سوزان‌ترش، بر سینه‌ی سخت استبداد می‌نشیند و هر بار عزیمت دوباره‌اش جانی تازه در کالبد آزادی‌خواهان سرزمینمان می دمد. تلخی‌ها هربار کم نبوده‌اند، اما همین طلوع هرساله و درخشش مکرر یادمان داده است، صبوری را؛ ایستادگی و امیدواری را.
امسال اما به حالی به استقبال آذر ماه می‌رویم که تلخ کامیمان بیش از پیش و زخم های نشسته بر جانمان جانکاه‌تر از قبل است. به یمن سایه سنگین دولت کودتا در یک سال و نیم گذشته، هر یک به قدر قرنی تجربه اندوختیم. تجربیاتی تلخ، به قیمت شهادت پاک‌ترین و مظلوم‌ترین لاله ‌های سرزمینمان، به قیمت به بند کشیده شدن دوستان و همسنگرانمان، به قیمت داغ گرانی که بر سینه‌ی مادران سرزمینمان نشست و به قیمت تغییر سرنوشت و مسیر زندگی خودمان. اگرچه بیش از این هم انتظار نمی‌رفت از حکومت تا دندان مسلحی که پاسخ گل‌های سپید آشتی را با گلوله می‌داد و ترور و تجاوز را پاسخی برای سکوت سبزمان می‌دانست. حاصل اما برای ما جز درد، کوله باری شد از تجربیاتی سبز که قطعا دست مایه‌ای برای آزادی و آبادانی فردای میهن خواهد بود.
انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تربیت معلم نیز، در کنار دانشجویان این دانشگاه و سایر دانشجویان سراسر کشور هزینه‌هایی را متحمل گردیده، اما هرگز احضار، تهدید، تعلیق، اخراج و بازداشت را شیوه‌ای خردمندانه برای برخورد با منتقدین نمی‌داند و تمامی این برخوردهای غیرقانونی و نامشروع را تنها بسان تبری می‌داند که حاکمیت نابخرد استبداد به ریشه‌ی خود می‌زند. در همین راستا تداوم فشارها بر شبنم مددزاده، دبیر سیاسی انجمن اسلامی دانشگاه تربیت معلم در زندان رجایی شهر، خود نشانگر کوته‌بینی و ترس روزافزون دولت کودتا از دانشجویان منتقد و به ویژه اعضای دفتر تحکیم وحدت است. هم اکنون بیش از یک ماه از قطع تمامی ارتباط‌های خانم مددزاده با دنیای خارج، آن هم بدون هیچ گونه دلیل و توضیحی می‌گذرد و همین امر ایشان را در شرایطی بغرنج و بحرانی قرار داده است. اگرچه معتقدیم که این فشارها کوچک‌ترین تاثیری به ایستادگی یاردبستانیمان ندارد، اما این برخوردهای نابخردانه قطعا نتایج خوشایندی را به دنبال نخواهد داشت.
و چه اندوهناک است در این میان، نگاه کوته‌بینانه‌ی آنهایی را که ما را تنها به خاطر حمایت از یاران دبستانی و دربندمان، دشمنان خود یا فریبخوردگان دشمن خیالی خود می‌دانند و در باور تنگ و تاریکشان به هر طناب پوسیده‌ای دست می‌یازند تا شاید آرامش روان بیمارشان را با تهدید، اخراج، بازداشت و شکنجه دانشجویان به دست آورند. دریغ و درد اما، که بیراهه می‌روند. هرگز آیا از خود پرسیده‌اند که آنچه به اسم امنیت ملی و حفظ نظام به دنبالش بوده‌اند تا چه اندازه محقق گردیده است؟ آیا شکستن قلب دردمند مادر شبنم مددزاده و گرفتن بینایی پدر مظلوم و دردآشنایش را در همین راستا می‌دانند؟ آیا ۶۴۰ روز حبس بدون استفاده از حق مرخصی برای دختری ۲۳ ساله را تنها راه برای آنچه وفاق و وحدت ملی‌اش می نامنند می‌یابند؟ شاید هم به خاک و خون کشیدن زندگی آرش صادقی، عضو انجمن اسلامی دانشگاه علامه طباطبایی، و فوت مادر ایشان بر اثر حمله‌ی نیروهای امنیتی در ساعت چهار بامداد گزینه‌ی بهتری باشد؟!
حال شما را نه دشمن، که دوست خطابتان می کنیم و پرسشی داریم، شما از کدام امنیت سخن می‌گویید که در به وحشت انداختن محروم ترین خانواده‌ها، و به دستگیری دلسوزترین جوانان این مرز وبوم خلاصه ‌می‌شود؟ تنها چند روز از بازداشت چهارتن از شریف‌ترین اعضای دفترتحکیم وحدت، علی قلی‌زاده، محمد حیدرزاده، محسن برزگر و علیرضا کیانی می گذرد. دوستان عزیز، در طول چند سال گذشته که دولت مهروزتان زمام امور را به دست داشته است، چند بار خواستید صدای اعتراض، و انتقاد دلسوزانه‌ی این برادران و خواهران دینی تان را بشنوید؟ چند بار نه از ما که تنها از خودتان پرسیدید چرا؟! با نسبت دادن شریف ترین و دلسوزترین جوانان میهنتان به مشتی عقب مانده‌ی سیاسی راه به کدامین سو می‌برید؟ شاید برای آنکه در ظاهر دشمن و منافق می‌نامیدش، یارگیری می‌کنید؟
در پایان اعضای انجمن اسلامی دانشگاه تربیت معلم تنها راه برای برون‌رفت از این شرایط بحرانی را شنیدن صدای منتقدینی می داند که هر کدام، به مراتب هزاران مرتبه دلسوزتر از سردمداران دولت کودتا برای این مرز وبوم هستند.
بازگشت به قانون و اسلام رحمانی هیچ مملکتی را رو به تباهی نبرده است، که شمایان اینگونه از آن وحشت می‌کنید و گویندگان از آن را به بند می‌کشید. دریغ درد هزاران باره، که مثل همیشه بیراهه می‌روید، که به یمن تلاش‌های روزافزونتان، زندان‌ها را نیز دانشگاه کرده‌ایم. به امید آزادی تمامی دوستان و یاران دبستانیمان از جمله: شبنم مددزاده، میلاد اسدی، بهاره هدایت، مهدیه گلرو، سیدضیانبوی، مجید دری، مجید توکلی، کوهیارگودرزی، ارسلان ابدی، علیرضا کیانی، محسن برزگر، محمد حیدرزاده، علی قلی زاده و ده ها آزاده ی دربند دیگر، از جمله اساتید بزرگوارمان: دکتر احمدزیدآبادی، دکتر داوود سلیمانی، عیسی سحرخیز و...  به استقبال آذرماه، داغ گران دولت کودتا می‌رویم تا دانشگاه مثل همیشه استخوانی بماند در گلوی استبداد.

0 comments:

Post a Comment